جیمی دیمون میگوید فقط سختکوشی برای موفقیت کافی نیست: این چیزی است که حرفهایهای نوظهور باید بیاموزند
در تأملی صریح بر ماهیت در حال تغییر کار، مدیرعامل جیپیمورگان چیس، جیمی دیمون، به سیانان گفت که سختکوشی به تنهایی دیگر تضمینکننده موفقیت نیست. با بازتعریف اقتصاد توسط اتوماسیون و هوش مصنوعی، دیمون جوانان را ترغیب کرد که یادگیری مبتنی بر مهارت را بر مدارک سنتی اولویت دهند. پیام او بر واقعیت تلخی تأکید میکند—انطباقپذیری، نه تلاش، اکنون فرصتها را در بازار کار در حال تحول آمریکا پیش میبرد.

“دیگر کافی نیست بگویید «من میتوانم سخت کار کنم»، جیمی دیمون، مدیرعامل جیپیمورگان چیس، در مصاحبه اخیرش با سیانان گفت. «وقتی فارغالتحصیل میشوید، چه از دبیرستان، چه کالج محلی یا دانشگاه، به مهارتهایی نیاز دارید که شغل را به دست آورید.» در گذشته، میتوانستید در سال دهم دبیرستان، شغلی در کارخانه دیترویت پیدا کنید و در نهایت خانوادهای، خانهای و ماشینی برای خودتان مهیا کنید، اما این ممکن است دیگر درست نباشد.»
این حقیقتی تند و تیز است که توسط یکی از برجستهترین چهرههای وال استریت بیان شده و نوستالژی رویای آمریکایی را در هم میشکند. برای دههها، سختکوشی ارز جهانی موفقیت بود. این ستون اخلاقی کشوری بود که تحرک رو به بالا را به هر کسی که حاضر به بالا زدن آستینش باشد، وعده میداد. اما همانطور که دیمون اشاره میکند، این توافق نشاندهنده علائم فشار است. در عصر اتوماسیون و هوش مصنوعی، عرق ریختن به تنهایی دیگر ثبات را تضمین نمیکند.
پایان یک اطمینان قدیمی
اظهارات دیمون بیش از یک تأمل است؛ این یک بررسی واقعیت نسلی است. برای بیشتر قرن بیستم، جاهطلبی و تلاش کافی بود تا کسی را از زمینهای скром به امنیت طبقه متوسط برساند. دیپلم دبیرستان، شغل ثابت و زمان، همه چیزی بود که برای خرید خانه، بزرگ کردن خانواده و بازنشستگی با وقار لازم بود.
این معادله دیگر برقرار نیست.
در سال ۲۰۲۲، شاخص مقرونبهصرفه بودن مسکن انجمن ملی مشاوران املاک در ۱۰۸ ایستاد و نشان داد که خانوادهای با درآمد متوسط به سختی میتواند خانهای با قیمت متوسط بخرد. تا سال ۲۰۲۵، این رقم به ۹۷.۴ سقوط کرد؛ عددی که به وضوح نشان میدهد چگونه خانوار مدرن آمریکایی در حال عقب ماندن است. حتی با دو درآمد، بسیاری از خانوادهها دیگر نمیتوانند وام مسکن دریافت کنند.
به این اضافه کنید هزینههای سرسامآور آموزش و مراقبت از کودک، و مسیری که زمانی ساده برای ثبات بود، به迷宫ی پیچیده تبدیل شده است. بانک فدرال رزرو سنت لوئیس گزارش داد که شاخص شهریه، هزینههای مدرسه و مراقبت از کودک از ۱۰۰ در سال ۱۹۸۳ به ۸۹۷ تا سپتامبر ۲۰۲۵ جهش کرده است؛ افزایشی تقریباً نه برابری در چهار دهه.
این تنبلی نیست که جوانان را عقب نگه میدارد. خود اقتصاد با سرعتی سریعتر از توانایی انطباقش در حال تغییر است.
وقتی سختکوشی با حسابهای سخت روبرو میشود
برای نسل هزاره و نسل زد، هزینه زندگی نه فقط یک تیتر خبری، بلکه محاسبهای مداوم است. بسیاری به صورت تماموقت کار میکنند، اغلب چندین شغل، اما همچنان برای رسیدن به دستاوردهایی که والدینشان زمانی بدیهی میپنداشتند، دست و پا میزنند. رویای مالکیت خانه یا تشکیل خانواده اکنون با اجاره، بدهی دانشجویی و ضروریات رو به افزایش رقابت میکند.
در عین حال، ظهور هوش مصنوعی معنای «کار» را بازسازی میکند. صنایع کامل در حال اتوماسیون هستند. توصیف شغلیها در ماهها، نه سالها، تکامل مییابند. وعده ثبات جای خود را به تقاضای جدیدی داده است: انطباقپذیری.
نظرسنجی تحقیقات دویچه بانک نشان داد که تقریباً یکی از هر پنج کارگر نسل زد از جایگزینی توسط هوش مصنوعی در دو سال آینده میترسد. در میان افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله، نزدیک به یکچهارم نگرانیشان را در بالاترین سطح مقیاس ارزیابی کردند، در حالی که تنها یکی از ده نفر از بومیبومرها و نسل ایکس این اضطراب را به اشتراک گذاشتند. شکاف نسلی نمیتوانست واضحتر باشد: کارگران مسنتر از بازنشستگی میترسند؛ جوانترها از بیکار شدن.
نسخه دیمون: مهارت ارز جدید است
راهحل دیمون ریشه در عملگرایی دارد. «هوش مصنوعی و کدنویسی»، او گفت، «زمینههایی هستند که میدانیم به مهارتهایشان نیاز داریم» و افزود که برنامههای آموزشی کوتاهتر و متمرکز میتوانند درهای کار امن را بگشایند. «و این کار میکند، اینها مؤثرند. فقط باید مردم را به سرمایهگذاری در آنها ترغیب کنیم.»
نکته او ساده اما فوری است: سیستم آموزشی باید با بازار همگام شود. مدارک هنوز مهم هستند، اما مهارتها مهمترند. فارغالتحصیلانی که بیشترین احتمال موفقیت در این اقتصاد جدید را دارند، کسانی هستند که یادگیری را به عنوان تعقیبی مادامالعمر میبینند، نه دو ماراتن چهارساله.
و دادهها او را تأیید میکنند. طبق اداره آمار کار ایالات متحده، سریعترین شغلهای در حال رشد بین ۲۰۲۳ و ۲۰۳۳ آنهایی نیستند که مدارک پیشرفته میطلبند، بلکه آنهایی که آموزش فنی تخصصی نیاز دارند. تکنسینهای خدمات توربین بادی در صدر لیست قرار دارند با نرخ رشد پیشبینیشده ۶۰ درصدی و حقوق متوسط نزدیک به ۶۲,۰۰۰ دلار. بلافاصله پس از آن نصابان فتوولتائیک خورشیدی با رشد ۴۸ درصدی و درآمد حدود ۴۹,۰۰۰ دلار قرار دارند و هیچکدام مدرک دانشگاهی لازم ندارند.
این جهانی است که دیمون به آن اشاره میکند؛ جایی که تسلط بر ابزارها، نه عناوین، استخدامپذیری را تعریف میکند.
آنچه نسل بعدی باید بیاموزد
پیام دیمون بدبینانه نیست؛ اصلاحی است. او به جوانان میگوید که متفاوت آماده شوند، تلاش کور را با یادگیری استراتژیک جایگزین کنند. نسل بعدی باید یکی از قدیمیترین افسانههای موفقیت را فراموش کند: اینکه سختتر کار کردن همیشه پاسخ است.
در عوض، باید بیاموزند که:
- مدام مهارتهای خود را بهروزرسانی کنند، زیرا فناوری منتظر نمیماند.
- دیجیتالی فکر کنند، زیرا هر sektori در حال تبدیل به یک بخش فناوری است.
- از نظر مالی برنامهریزی کنند، زیرا بادهای مخالف اقتصادی واقعی هستند و شغلهای بدون برنامه میتوانند خطرناک باشند.
این پایان اخلاق کاری نیست؛ تکامل آن است. سختکوشی هنوز مهم است، اما فقط وقتی با دقت، کنجکاوی و تمایل به انطباق جفت شود.
تعریف جدیدی از موفقیت
در جهانی که الگوریتمها میتوانند از نیروی کار انسانی پیشی بگیرند و هوش مصنوعی نقشهای سنتی را پشت سر بگذارند، موفقیت شروع به حمایت از کسانی کرده که میتوانند خود را بازآفرینی کنند. بنابراین، کلمات دیمون نه مرثیهای برای رویای قدیمی، بلکه نقشه راهی برای رویای جدید است.
دانشآموز سال دهم در دیترویت ممکن است دیگر نجات را در خط تولید کارخانه نیابد، اما همتای مدرنش ممکن است آن را در بوتکمپهای کدنویسی، انرژیهای تجدیدپذیر یا تحلیل داده پیدا کند. نردبان موفقیت ناپدید نشده؛ فقط در جهت متفاوتی بازسازی شده است.
برای این نسل، سؤال دیگر «چقدر مایل به سخت کار کردن هستید؟» نیست، بلکه «چقدر مایل به خوب آموختن هستید؟»