استراتژیهای هوشمند مالیاتی برای مقابله با سود بزرگ سهام
آندرو وایتهر، حسابدار رسمی (CPA) در شرکت بیکر تیلی، به مشتریان ملی از کارآفرینان فناوری که سودهای سرمایهای عظیمی کسب کردهاند، خدمات میدهد. توصیه او این است که در عملیات مالیاتیتان بیش از حد فنی عمل نکنید.
نیت ریان برای فوربس
نوشته ویلیام بالدوین، همکار ارشد.
نویسندگان فوربس تحلیلها و بینشهای تخصصی مستقلی منتشر میکنند.
ویلیام بالدوین به موضوعات سرمایهگذاری، مالیات و امور مالی شرکتها میپردازد.
اگر بخش عمدهٔ ثروت شما در یک دارایی متمرکز است و نمیخواهید تحت مالیاتهای سود سرمایه سنگین فشار بیاید، چه کار باید انجام دهید؟
Aمسئلهای خوشایند: شما با یک سود غیرقابل تحقق عظیم در یک سهم نوسانپذیر مواجهید و این وضعیت باعث اضطرابتان شده است. آیا باید بفروشید و مالیات سنگینی پرداخت کنید؟ یا داشته باشید و خطر از دست دادن تمام سرمایه را بپذیرید؟ آیا گزینههای دیگری وجود دارد؟
این مشکلی که در میان افراد ثروتمند رایج است، کاری است که آندرو وایتهر برای حل آن فعالیت میکند. او یک حسابدار رسمی ۴۴ ساله در شرکت بیکر تیلی است؛ شرکتی که به کسبوکارها و افراد مرفه در مقابله با چالشهای مالیاتی و حسابداری کمک میکند. او در نزدیکی کلیولند (اوهایو) زندگی میکند، چرا که همسرش یک پزشک برجسته است؛ اما مشتریان او در سطح ملی هستند.
ما در سالهای اخیر بازار صعودی (بول) را تجربه کردیم، بهویژه در استارت‑آپهای فناوری. امروزه میهننشینان ثروتمند، بدون تنوعپذیری، پراکندهاند. در ادامه، وایتهر به هفت مسیر خروج برای افرادی که موقعیتهای طولانیمدت متمرکز در حسابهای مشمول مالیات دارند، میپردازد. این گزینهها به ترتیب هزینه، پیچیدگی و عدماطمینان ارائه میشوند.
از نظر شخصیتی، وایتهر تمایل به راهحلهای ساده دارد. او میگوید: «مواردی که افراد گاهی برای دور زدن مالیات انجام میدهند، عملاً ضروری نیستند.»
۱. فروش
اولین گزینهای که وایتهر در نظر میگیرد: «تصمیم سخت بگیرید». ممکن است حدود یکسوم از پولتان را به مقامات مالیاتی واگذار کنید. مبلغ باقیمانده میتواند در یک صندوق شاخص متنوع یا ترکیبی از سهام و اوراق قرضه سرمایهگذاری شود.
مزیت: سادگی.
معایب: از دست دادن روشهای مختلف برای اجتناب از مالیات سود سرمایه، مانند افزایش پایه در زمان مرگ.
۲. خروج تدریجی
«فاصلهگذاری فروشها» در طول چندین سال و استفاده از سطوح مالیاتی پایینتر،
اگر موقعیت یک میلیون دلاری را در ده سال به صورت مساوی بفروشید، میتوانید مالیات را با نرخ فدرال ۱۵٪ بهجای ۲۰٪ مخصوص افراد ثروتمند پرداخت کنید. همچنین میتوانید از مالیات افزایشی ۳٫۸٪ که بر درآمدهای بالای ۲۵۰٬۰۰۰ دلار در اظهارنامه مشترک اعمال میشود، دور بزنید.
معایب: ریسک. در سال دوم، ۹۰٪ از سرمایهٔ شما هنوز در معرض سقوط احتمالی سهام است.
۳. اهدا
از بخشی از سهام ارزشافزوده برای تأمین حسابی در صندوق مشاورهای اهدایی (donor‑advised fund) که توسط کارگزار بورس شما ارائه میشود، استفاده کنید. سهامهای اهدایی بلافاصله فروخته میشوند و عواید آنها در سرمایهگذاریای امنتر بازگنشت میشود و سپس بهصورت تدریجی به خیریهها اختصاص مییابد. معافیت مالیاتی خیریهگر از ارزش سهام محاسبه میشود؛ سود آن هرگز مشمول مالیات نمیشود.
اهدای یک دهم از یک موقعیت یک میلیونی دلاری میتواند فروش افزایشی دیگری بهارزش ۱۰۰٬۰۰۰ دلار که مشمول مالیات است، ممکن سازد. به این ترتیب ریسک خود را به ۸۰۰٬۰۰۰ دلار کاهش میدهید.
وایتهر توصیه میکند پیش از انجام فروشهای ترکیبی، به سطوح مالیاتی توجه کنید. در صورت امکان، باید کسرهای تفصیلی داشته باشید که درآمد عادی با مالیات بالا را کاهش دهد، نه سودهای طولانیمدت با مالیات کمتر. به خاطر داشته باشید که در سالی که کسرهای تفصیلی را اعمال میکنید، معافیت استاندارد را از دست میدهید.
۴. تنظیم CRAT
صندوق مستمری بازمانده خیریه (CRAT) یک استراتژی مالیاتی معتبر برای دارندگان دارایی است که مایلند بخشی از موجودی خود را اختصاص دهند. برای تأسیس این صندوق، به یک وکیل نیاز دارید.
مثال: پس از بازنشستگی از مایکروسافت با پنج میلیون دلار سهام این شرکت که با هزینهٔ ناچیزی بهدست آمدهاند، سهام را به صندوق واریز میکنید و بلافاصله میفروشید و عواید را در یک صندوق شاخص سهام سرمایهگذاری میکنید. شما حق دریافت ۳۴۷٬۰۰۰ دلار در هر سال از صندوق را بهمدت ۲۰ سال دارید و پس از آن هرچه باقی بماند به یونایتدوِی (United Way) منتقل میشود.
پرداختها باید بهگونهای باشد که سهم باقیماندهٔ خیریه حداقل ۱۰٪ از ارزش اولیه را تشکیل دهد. اگر پایه هزینهٔ سهام مایکروسافت شما صفر باشد، تمام پولی که دریافت میکنید مشمول مالیات خواهد شد. در این فرض، ترکیبی از سودهای سهام عمدتاً کممالیات و سودهای طولانیمدت کممالیات خواهد بود.
مزیت: خطر تمرکز بر یک سهم را از میان برداشته و درآمد را در طول زمان پخش میکنید، بهگونهای که شاید در نرخهای مالیاتی بالای سر نیاید. معایبی هم وجود دارد؛ به گفته وایتهر: «اگر تمایلی به کمکهای خیریه ندارید، ممکن است این گزینه منطقی نباشد.»
۵. خرید CGA
پرتفوی مستمر اهدایی خیریه (CGA) معمولاً ابتدا شامل بخش اهدایی است و پس از آن پرداختهای دورهای صورت میگیرد؛ در این صورت میتوان آن را معکوس شماره ۴ در نظر گرفت.
مثال: در سن ۵۰ سالگی، ۵۰۰٬۰۰۰ دلار از سهام انویدیا را به کالج پومونا میفرستید و درخواست مستمری مادامالعمر از سن ۶۰ سالگی میکنید. پومونا به شما ۴۴٬۰۰۰ دلار در سال وعده میدهد. اگر تا سن ۸۵ سالگی زندگی کنید، مجموعاً ۱٫۱ میلیون دلار دریافت میکنید. بلافاصله معافیت مالیاتی ۱۴۴٬۰۰۰ دلاری دریافت میکنید، اما ممکن است بهدلیل محدودیت ۳۰٪ از درآمد، این معافیت را بیش از یک سال مالی بهصورت کامل جذب کنید.
پومونا CGAها را بهصورت هنری پیادهسازی کرده و یک ماشینحساب آنلاین دارد که تخمین خوبی از نتایج ممکن به شما میدهد. ممکن است ترجیح دهید این کار را با دانشگاه پیشین خود انجام دهید.
مزیت: موقعیت سهام را به یک جریان درآمدی کمریسک تبدیل کردهاید که برای بازنشستگان مفید است. پرداختها عمدتاً بهصورت ترکیبی از سودهای طولانیمدت و درآمد عادی مالیاتدار میشوند. هزینهٔ انویدیا شما به یک بازگشت سرمایهٔ غیرقابل مالیات تبدیل میشود.
معایب: ریسک طرف مقابل (چهاگر مؤسسهٔ آموزش عالی ورشکست شود)، عدم پوشش تورمی و بازدهی ضعیف یا حتی صفر در صورتیکه زودتر از حد معمول درگذرید.
۶. خرید پوت
میتوانید یک سهم را با گزینههای پوت (فروش) پوشش دهید در حالی که بهتدریج آن را میفروشید (به بخش ۲ مراجعه کنید).
این ابزارها هزینهبر هستند. وقتی قیمت انویدیا ۱۹۵ دلار بود، یک اختیار پوت دسامبر ۲۰۲۷ با قیمت اجرایی ۱۳۰ دلار بهقیمت ۱۵ دلار معامله میشد. در طول سالها خریدهای مکرر لازم خواهد بود. همچنین ممکن است سهام شما همچنان یکسوم از ارزش خود را از دست بدهد.
درمان مالیاتی این ترکیب چندان خوشایند نیست. ترکیب سهام بلندمدت و پوت بلندمدت باعث بهکارگیری محدودیتهای «ستردار» میشود. نتیجه این است که اگر پوت بدون ارزش منقضی شود، ۱۵ دلار شما نمیتواند بلافاصله بهعنوان زیان سرمایهای کسر شود؛ بلکه این مبلغ به پایه هزینهٔ سهام اضافه میشود و در آینده سود سرمایه را کاهش میدهد.
اگر گزینه در پول باشد چه میشود؟ فرض کنید قیمت انویدیا به ۱۲۵ دلار برسد. میتوانید پوت را به قیمت ۵ دلار بفروشید که منجر به زیان ۱۰ دلاری میشود که دوباره بلافاصله کسر نمیگردد. در این صورت برای هر سهم ۸۰ دلار کمتر خواهید داشت.
۷. دریافت کالّر
میتوانید یک پوت بخرید و هزینهٔ آن را با فروش یک کال (اختیار خرید) تأمین کنید. برای یک سهم ۱۰۰ دلاری، قیمتهای اجرایی میتوانند ۸۵ دلار و ۱۲۵ دلار باشند. (قیمتهای اجرایی برای پوتها و کالهای با ارزش برابر، بهدلیل نوسانپذیری قیمتها، نامتقارن هستند.)
کالر (collar) باید دامنهٔ کافی وسیعی داشته باشد. اگر دامنهٔ آن محدود باشد، تقریباً تمام ریسک نوسان قیمت سهم را از بین میبرید. هنگام انجام این کار، بهصورت «فروش سازنده» عمل کردهاید و سود شما در سهم بلافاصله مشمول مالیات میشود.
مشکل: باید این تمرین را هر یک تا دو سال یک بار انجام دهید، زیرا تاریخ انقضای گزینهها محدود است.
اگر سهم بهصورت حرکت آهسته کاهش یابد، شما تمام مسیر کاهش را طی خواهید کرد.
درمان مالیاتی؟ خوشایند نیست.
وایتهر مشتریانی داشته که توسط کارگزاران بورس به این ایده جذب شده بودند و تنها پس از مواجهه با شگفتیهای ناخوشایند در زمان مالیات به سراغ او آمدند.
اگر سهم در ناحیهٔ «بیارزش» قرار بگیرد — در مثال ما بین ۸۵ تا ۱۲۵ دلار — درآمد مشمول مالیاتی از کال دریافت میکنید اما برای زیان پوت کسر فوری ندارید. اگر سهم حرکت بزرگ صعودی یا نزولی داشته باشد، با دو بدی مواجه میشوید: یا آن را میفروشید که منجر به ایجاد سود سرمایهای میشود که سعی در اجتناب از آن داشتید، یا گزینهٔ در پول را میبندید که به نوشتن چک برای IRS و/یا صاحب کال منجر میشود.
نتیجهگیری: روشهای متعددی برای مدیریت یک پرتفوی نامتعادل وجود دارد. هیچیک بهطور کامل بدون دردسر نیست.