دگران درخت کاشتند و ما خوردیم؛ ما آهن می کاریم تا دگران بخورند
به گزارش ایران اکونومیست ، بازار سیاه ملک، زمین خواری و کوه خواری را امری عادی کرده و دلالها در این حوزه هم در حال جولان هستند. سودهای بادآورده کام سوداگران را شیرین و این سرخوشی آنها را از آیندهای پرخطر برای کشور غافل کرده است. هر نسلی در قبال آینده مسؤول بوده و نباید منافع بلندمدت قربانی مصلحت اندیشی کوتاه مدت شود.
جامعه نیاز به آگاهی نسبت به مسائل حساسی مانند تغییر کاربری زمینهای کشاورزی دارد. همه میدانند که جامعه کشاورزان قشر کم درآمد با کار پرزحمت به ویژه در مناطق خشک و کویری بوده و خرج و دخل این قشر ضعیف با دشواری انجام میشود؛ اما این امر نمیتواند دلیل منطقی برای تغییر اراضی کشاورزی باشد. شاید سرپرست خانواده با تغییر کاربری و ساخت و ساز رفاه نسبی را برای خانواده ایجاد کند ولی پدر این خانواده باید بداند در آینده نسل وی شاید خانه دار باشد اما تأمین غذای مورد نیازش ممکن است آنها را به هر سویی هدایت کند. اگر فرد صاحب خانه نباشد با تمام دشواریهای موجود میتواند گذران امور کند ولی آیا فرد گرسنه میتواند یک انسان سالم باشد؟ بنابراین نهادهای متولی و دولتها باید تأمین و تضمین امنیت غذایی را جدی بگیرند اگر قرار است زندگی در ایران ادامه پیدا کند.
در ادامه برخی نظرات درباره گزارش تهدید تغییر کاربریها در اراضی کشاورزی با نام «کدام زمینهای کشاورزی مجوز ساخت دریافت میکنند» میآید. نظراتی که عمدتاً از زبان قشر کشاورز بیان شده است.
سرپرست خانوادهای به گلایه از گزارش عنوان کرده، پدری که میخواهد برای سکونت فرزندش خانه بسازد و زمین در طرح شهری است یا سالها تأخیر در کار یک ساله فضای سبز دروغین را بهانه میکنند و بعضاً کارمند شهرداری زمین را میخرد و بنگاهداری میکند یا حتی خود شهرداری، چرا به این موارد پاسخ داده نمیشود. از سوی دیگر به جای ساخت در تپهها، سنگلاخها و کوهستان زمینهای کشاورزی شهری ناب برای این کار در نظر گرفته میشود.
دیگری گفته کارشناسان منتقد این امر، اراضی کشاورزی را بهانه کرده و خود مافیای زمین و خانه هستند که با چنین اظهارنظری سعی دارند به نفع دوستان مافیایی شأن کمک کند تا قیمت زمین مسکونی و خانه کاهش پیدا نکند و بتواند همچنان پولهای بادآورده داشته باشند.
یکی هم با انتقاد از برخورد دوگانه در حوزه تغییر کاربری اراضی کشاورزی گفته، در فلان استان تغییر کاربری زمینهای درجه ۳ اشکال دارد اما در استانی دیگر این تغییر برای زمینهای درجه ۱ خالی از اشکال است.
یکی از صاحبان زمین هم با بیان آدرس زمین خود برای تغییر کاربری زمین راهنمایی خواسته! و نوشته، من جاده … حدود ۶۰۰ متر زمین دارم. ۲۰ سال پیش خریدم. یکی از دوستانم ۴۰ سال قبل در همین محل زمین خریداری کرده است و تا امروز هیچ کشت و کاری روی زمین انجام نشده ولی اجازه تغییر کاربری داده نمیشود؛ چه باید کرد؟
یکی هم البته با اشاره به کشت محصولات آببر و مشکلات کمآبی گفته، چرا با وجود مواجه بودن کشور با بیآبی، مسئولان جهاد کشاورزی جلوی کشت هندوانه آببر که نفع غذایی ندارد را نمیگیرد؛ ضمن اینکه این محصول آببر برای کشورهای پر آب صادر میشود که مسؤولان آنها اجازه نمیدهند در کشورشان کشت شود.
دیگری هم عنوان کرده، وقتی دولت توانایی تأمین آب زمینهای کشاورزی را ندارد بهتر است که با تغییر کاربری این زمینها موافقت کند تا کشاورزان بیشتر از این متضرر نشوند.
گلایه دیگری هم به نبایدها است و اینکه بایدهای جایگزین عنوان نمیشود. وی نوشته «کارشناسان ایران در نبایدها پیش قدم و در سنگ اندازی خوش فکر میشوند، ولی در مورد اینکه کشاورز شاید تمام دارایی خود را همین زمین میبیند و هیچگاه بهرهای از آن نمیبرد و مسؤولان نیز فقط سنگ اندازی جلوی پای آنها را بلد هستند و به فکر این نیستند که کشاورز هم انسان است و زندگی باید بکند».
دیگری هم گفته «شایسته است با استفاده از تکنیکهای جدید کشاورزی راندمان محصول در اراضی ۱، ۲ و۳ را بالاتر برده و قسمتی از اراضی درجه ۴ و ۵ را با توجه به اینکه ریسک کشاورزی در آنها بالا است به مسکن اختصاص داد».
دیگر هم پیشنهاد داده است؛ به اراضی کلاس ۳ اجازه کاربری داده نشود و زمینهای کلاس ۴ و ۵ برای کشت گلخانه و دامداری صنعتی اختصاص پیدا کند و اراضی کلاس ۶ برای ساخت مسکن لحاظ شود زیرا به هر حال خانه و تغییر کاربری برای پیشرفت کشور و تولید لازم است.
یکی هم به منطقهای اشاره کرده که عنوان میکند برای کشاورزی مناسب نیست اما مسؤولان منطقه به ویژه جهاد کشاورزی مجوز تغییر کاربری نمیدهد ولی مناطقی مثل شاهنامه طبرسی و پنجتن روستای کشف و بیشتر مناطق که خاک درجه یک برای کشاورزی دارند مجوز تغییر کاربری داده میشود. اگر در اینباره کار کارشناسی انجام شود به نفع مردم و اقتصاد کشور است.
دیگری هم نوشته «متأسفانه شما دنبال رو هستید. همین الان هم داخل شهر جایی که ساخته شده رو میسازید. یکی نیست زمین خالی رو با فاصله ۱۰ کیلومتر از شهر انتخاب کند! فقط داخل شهر هستید چون بودجه اضافه میماند و میشود تقسیم کرد».
یکی هم شوخی-جدی عنوان کرده «دیگر درخت کاشتند و ما خوردیم ما هم آهن میکاریم و دیگران آن را بخورند؛ «زمینهای کشاورزی و مراتع در راستای مطامع پولداران و سیاستهای غیراصولی از بین میروند، به جای درخت و بوته، آهن و سیمان کاشته میشود. قرار است نسل آینده آهن و سیمان بخورند. دگران درخت کاشتند و ما خوردیم ما آهن میکاریم دگران بخورند!!!»
دو مخاطب هم به برخی رانتهای موجود در واگذاری اراضی ملی اشاره کرده و نوشتهاند، برخی به بهانههایی و با چراغ سبز بعضی نمایندگان و با همراهی برخی متولیان اراضی ملی و کشاورزی را خریداری میکنند.
دیگری هم عنوان کرده، آغاز موضوع تغییر کاربری اراضی کشاورزی از دولت پنجم و ششم آغاز شد که منجر به از دست رفتن آب و خاک کشور شده است. امید است با درایت رهبری این قطار را از مسیر پرتگاه متوقف کنند.
دیگری هم نوشته، به موقع عمل نکردن شهرداریها حالا عمد یا سهو باعث بهم خوردن عرضه و تقاضا و نا ترازی مصالح ساختمانی و بی ثباتی کلی شده و عملکرد قانون در ساخت مسکن هم افزون بر آن شده است. عقبماندهترین کشورها تپه، کوه و سنگلاخ اطراف دشتها را خانه سازی و دشت را محل کشاورزی میکنند تا مانع فرسایش خاک و به وجود آمدن پدیده گرد و غبار شوند.
[انتهای پیام]
منبع: ایران اکونومیست