نرخ بهره: شمشیر دولبه
نرخهای بهره یک موضوع تکراری در فضای تجاری و بازار ایران در طول سال مالی خروجی (منتهی به 19 مارس) بوده است. پس از فراز و نشیب های فراوان و بحث های داغ، سرانجام شورای پول و اعتبار در 30 بهمن ماه برای دومین بار کاهش نرخ سود را با نرخ سپرده یک ساله 18 درصد و نرخ وام 20 درصد تصویب کرد.
در جریان این درام نرخ بهره، نظرات مخالفی از سراسر طیف اقتصادی شنیده شد. برخی گفتند که کاهش نرخ بهره بیهوده خواهد بود و نمی تواند اقتصاد آسیب دیده از رکود را بهبود بخشد. دیگران آشکارا کارآمدی اجرای کاهش نرخ توسط فیات را محکوم کردند. با این حال، در پایان روز، بانکهای ایرانی در جلسهای با کاهش نرخها موافقت کردند، تصمیمی که بعداً توسط MCC تأیید شد.
هفته نامه تجارت فردا، نشریه خواهر فایننشال تریبون، مصاحبه ای با حمید تهرانفر معاون بانک مرکزی در امور نظارت بانکی منتشر کرده و از وی در مورد تبعات و ابعاد کاهش نرخ بهره جویا شده است.
تهرانفر اعتراف می کند که کاهش اخیر نمونه دیگری از «کاهش نرخ ها از طریق مصوبه» است. با این حال، وی خاطرنشان کرد که انجام این کار لزوما منفی نیست و مزایا و معایب خاص خود را دارد. او از کاهش نرخ به عنوان تصمیم درست با توجه به واقعیت اقتصادی فعلی کشور دفاع کرد.
«کاهش نرخها راه را برای خروج اقتصاد از رکود هموار میکند و به رقابت مخرب وام دهندگان در ارائه نرخهای سپرده بالا پایان میدهد. از سوی دیگر، کاهش نرخهای وامدهی، تقاضا برای اعتبار را افزایش میدهد و در نتیجه موجب رانتخواری و فساد میشود.
وی با تشریح تأثیرات کاهش اخیر نرخ بهره در سطح اقتصاد کلان، گفت: مقامات دولتی معتقدند که کاهش نرخها میتواند با ایجاد انگیزه در کسبوکارها و کارآفرینان برای تقویت مجدد فعالیتهای خود، به ویژه در بخش تولید.”
به نرخها حساس است
این مقام ارشد گفت که تقریباً همه وام دهندگان داخلی در فعالیتهای واسطهای خود در رابطه با پول متحمل ضرر شدهاند و این همه “محصول جانبی نرخ بالای سپرده” است. وی یادآور شد که سپرده گذاران در مورد نرخ هایی که بانک ها ارائه می دهند بسیار حساس هستند و تمام پول خود را حتی با بازدهی کمی بالاتر به بانک دیگری منتقل می کنند.
وی گفت: در نتیجه این رویکرد سپرده گذاران، بانک ها تحت فشار قرار می گیرند و تمام تلاش خود را می کنند تا برای جلب رضایت مشتریان خود و جلوگیری از خروج احتمالی پول از بانک، نرخ سپرده بالاتری ارائه دهند.
به گزارش تهرانفر، دومین نکته پیچیدهکننده موضوع نرخ سپرده برای بانکها به باور مدیران شعب برمیگردد که موفقیت به معنای جذب بیشتر سپردهها است. «مدیران شعب میگویند کاهش نرخها باعث میشود سپردهگذاران پول خود را از بانک خارج کنند. آنها فکر می کنند کمتر بودن حساب های سپرده به این معنی است که آنها به سادگی موفق یا خوب نیستند.”
به گزارش تهرانفر، این عوامل یک دور باطل را در مورد نرخ سپرده ایجاد می کند که مداخله خارجی را ضروری می کند. “CBI و MCC برای پایان دادن به این چرخه معیوب و رقابت مخرب بر سر نرخ سپرده مداخله کردند.”
تهرانفر میگوید: اگرچه این کاهشها از بالا تحمیل شده است، اما بانکها ظاهراً از این اقدامات راضی هستند، زیرا وامدهندگان دیگر قادر به پرداخت نرخ بالای سپردهها نیستند و بیش از آن مایلند که شاهد پایان رقابت مسموم باشند.
تهرانفر در پاسخ به این سوال که بانک ها چگونه می توانند بازدهی بالای سپرده ها را پرداخت کنند، گفت: وام دهندگان «اموال خود را می فروشند تا منابع پرداخت بازده را فراهم کنند».
نقش بازیکنان بزرگ
وی همچنین به فاجعه دیگری که اقتصاد داخلی را در برگرفته است، پدیده پارک کردن پول موسسات بزرگ در بانک ها اشاره کرد. به گفته وی، این سازمان ها در قالب «سپرده گذاران نهادی» ظاهر شده اند
«یک مؤسسه مالی مانند یک شرکت بیمه، مبلغ هنگفتی را در بانک سپرده گذاری می کند. این خطرناک است زیرا به سازمان قدرت می دهد تا نرخ سود را تعیین کند و بانک ها را برای بالا نگه داشتن نرخ سپرده تحت فشار قرار دهد. بانکها نرخهای بالایی را ارائه میکنند تا انبوه پول را در بانک خود نگه دارند و از جذب سپردههای عظیم توسط رقبا جلوگیری کنند.» این مقام مسئول تصریح کرد: کاهش نرخ سود بانک ها برای بازدارندگی از افراط و تفریط برای جلب رضایت مشتریان برای دریافت نرخ های بالا است. او اذعان میکند که مردم از تصمیم بانک مرکزی ناامید شدهاند، اما میافزاید که به دلیل امنیت نگهداری پول در بانکها، «مردم زحمت بیرون کشیدن پول خود را برنمیدارند و در بازارهای رقیب مانند طلا، فارکس یا بازار سرمایه سرمایهگذاری میکنند. ”
عواقب نرخهای پایین
به گزارش تهرانفر، کاهش نرخ سود ترکیب سپردهها در بانکها را تغییر میدهد. وی توضیح می دهد: سپرده های بلندمدت به حساب های کوتاه مدت و شبانه منتقل می شود. وی اذعان میکند که کاهش سپردههای کوتاهمدت بانکها توانایی بانکها برای وامدهی را تضعیف میکند و این یکی از نکات منفی کاهش نرخها از طریق مصوبه است.
علاوه بر این، حجم بالای تقاضا برای وام باعث شده است که نرخ وامها همچنان بالا بماند و با توجه به تقاضای بالا و منابع بسیار محدود، کاهش نرخ وام ممکن است زمینهای برای فساد و ظهور واسطهها و دلالها ایجاد کند.
تهرانفر در پاسخ به سوالی مبنی بر پیامدهای احتمالی کاهش نرخ بهره بر بخشهای تولیدی، گفت: این تصور غلط در ایران وجود دارد که صنعت بانکداری وظیفه دارد به همه بهخصوص به تولیدکنندگان وام بدهد. در عرصه تجارت جهانی، واحدهای تولیدی معمولاً به بانکها وابسته نیستند و پروژههای خود را از چند راه دیگر تأمین مالی میکنند.» او توضیح بیشتری نداد.
منبع: Financial Turbine