چرا اروپا روی ایران دست کم می گیرد؟
پس از تصمیم ۸ مه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر خروج از برنامه جامع اقدام مشترک، ایالات متحده کمپین “فشار حداکثری” را علیه ایران آغاز کرده است.
این کمپین از جمله شامل بازگرداندن همه تحریمهای مرتبط با هستهای، لغو تمامی مجوزهایی است که معافیتهای جزئی از آن تحریمها را ممکن میسازد و اعمال مجازاتهای اقتصادی اضافی، از جمله مجبور کردن سایر کشورهای جهان به کاهش واردات نفت ایران. /p>
این رویکرد سختگیرانه، دولت ترامپ را در مسیر برخورد با امضاکنندگان باقیمانده توافق هستهای قرار میدهد که همگی از این توافق و اجرای کامل آن حمایت میکنند. در برابر این پسزمینه، هیچکس به اندازه متحدان سنتی واشنگتن در اروپا با ناامیدی واکنش نشان نداده است.
در عین حال، بریتانیا، فرانسه و آلمان تلاش کردهاند تا انتقاد خود از سیاست ایالات متحده را به اقدامی معتبر برای نجات برجام تبدیل کنند. در مقاله ای که توسط اکسل هلمن، یکی از همکاران سیاستگذاری در شبکه رهبری اروپا، توسط المانیتور منتشر شده، آمده است که یکی از دلایل اصلی این کاستی این است که دولت های اروپایی به شدت اهرم خود را دست کم می گیرند. در زیر متن کامل است.
مقامات اروپایی در تلاشند تا یک بسته مشوق اقتصادی طراحی کنند تا ایران را متقاعد کنند که ماندن در توافق بر کنارهگیری ارجحیت دارد. در راستای این رویکرد، کمیسیون اروپا بهاصطلاح مقررات مسدودسازی را بهروزرسانی میکند – قانونی که برای اولین بار در سال ۱۹۹۶ تنظیم شد و به دنبال آن است تا نهادهای تحت صلاحیت اتحادیه اروپا را از تبعیت از تحریمهای ثانویه ایالات متحده منع کند. دیپلماتهای اروپایی همچنین به اجرای برنامه مالی ۹ مادهای که با همتایان ایرانی خود برای حفاظت از روابط اقتصادی بین ایران و اتحادیه اروپا طراحی شده است، ادامه میدهند.
با این حال، علیرغم این تلاشها، تعداد قابلتوجهی از کسبوکارها و سرمایهگذاران اروپایی به جای ریسک تلافیجویانه از سوی خزانهداری ایالات متحده، ترجیح میدهند فعالیتهای خود در ایران را کاهش دهند یا به طور کامل آنها را کنار بگذارند.
غول کشتیرانی دانمارکی مرسک، رقیب فرانسوی آن CMA CGM و شرکت بزرگ نفتی توتال تنها تعدادی از شرکت های اروپایی هستند که در هفته های اخیر خروج خود را اعلام کرده اند. با توجه به شکست آنها در تسکین نگرانی های بخش خصوصی، اقدامات اتحادیه اروپا کوتاه است.
به نظر می رسد دو دلیل اصلی برای وضعیت فعلی امور وجود دارد. اولین مورد واضح است: نفوذ اقتصادی و مالی بین المللی ایالات متحده باعث می شود هر بانک یا تجارتی نسبت به تحریم های آمریکا محتاط باشد. دلیل دوم و کمتر مورد تایید علنی برای عدم اقدام این است که دولتهای اروپایی هنگام نشان دادن قصد خود به سرمایهگذاران و واشنگتن دست کم میگیرند.
> اهرمی برای محافظت از SWIFT
به عنوان مثال، انجمن ارتباطات مالی بین بانکی جهانی را در نظر بگیرید، سیستم پیام رسانی که تراکنش های مالی فرامرزی جهانی را تسهیل می کند.
زمانی که بانک های بزرگ ایرانی در سال ۲۰۱۲ از شبکه قطع شدند، دسترسی ایران به سیستم مالی بین المللی به شدت مختل شد. اکنون سوئیفت دوباره هدف تلاشهای دولت ترامپ برای منزوی کردن مالی ایران است.
در ۴ نوامبر، خزانه داری ایالات متحده شبکه را ملزم می کند تا یک بار دیگر بانک های ایرانی را از کار بیندازد. این ضربه شدیدی به تلاش های اروپا برای نجات توافق هسته ای وارد می کند.
در وزارت خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان، جدیت دیپلمات ها به تهدید سوئیفت قابل لمس است. همانطور که یکی از دیپلمات های ارشد اروپایی اخیراً به شرط ناشناس ماندن به این نویسنده اشاره کرد، تحریم های یکجانبه ایالات متحده بر سوئیفت در صورت هرگونه تلاش برای تشویق جمهوری اسلامی برای باقی ماندن در برجام به منزله «بازی تمام شده» است. این دیپلمات نگران بود که هدف قرار دادن سوئیفت، تمام تلاشهای دیگر برای حفظ مبادلات اقتصادی با ایران را «مسدود» کند. نگرانی مشابهی در میان دیپلمات های اتحادیه اروپا احساس می شود.
با این حال، اروپا اهرمهای بسیار بیشتری برای محافظت از سوئیفت در اختیار دارد که مقامات اروپایی ظاهراً اذعان میکنند. برای شروع، SWIFT – که در بلژیک واقع شده است – تحت صلاحیت قضایی اروپا است و همانطور که مدیریت آن به وضوح بیان کرده است، به قوانین اروپایی پاسخ می دهد.
در سال ۲۰۱۲، اقدام اتحادیه اروپا برای قطع ارتباط با بانک های ایرانی توسط شبکه سوئیفت ضروری بود. بیانیههای اخیر سوئیفت نشان میدهد که علیرغم تغییر سیاست ایالات متحده در قبال ایران، «هیچ تغییر مرتبطی در قوانین اتحادیه اروپا ایجاد نشده است». چنین اظهاراتی به تنهایی نشان میدهد که چرا اروپا میتواند – و باید – موضع محکمی در مورد سوئیفت داشته باشد.
اگر واشنگتن از بروکسل در مورد سوئیفت همکاری نکند، همچنان میتواند اقدامات متقابلی از جمله اعمال تحریمها علیه اعضای هیئتمدیره و نهادهایی که برای آنها کار میکنند اعمال کند. این حداقل می تواند بحث برانگیز باشد – توهین به یک تعاونی چندجانبه – اما حرکتی است که مخالفان برجام علناً خواستار آن شده اند.
اما با وجود تمام لفاظی های تند، بعید است که ایالات متحده به سمت تحریم سوئیفت حرکت کند. چنین اقدامی با آسیب رساندن به سیستم مالی بین المللی که ایالات متحده در آن مرکز است، به منافع آمریکا آسیب می رساند. در واقع، چنین تحریمهایی تقاضا برای سیستمهای پیامرسان مالی جایگزین را افزایش میدهد. و تکه تکه شدن پیامهای مالی باعث کاهش شفافیت جریانهای مالی در سرتاسر جهان میشود، که – از جمله – تلاشهای ایالات متحده برای مقابله با پولشویی و تامین مالی تروریسم را تضعیف میکند. این عوامل همگی اهرم اتحادیه اروپا را تقویت می کنند و باید توسط مقامات اروپایی در تعامل با همتایان آمریکایی برجسته شوند.
از قضا، به نظر می رسد که پویایی بالقوه آسیب رسان تحریم های یکجانبه ایالات متحده در واشنگتن بهتر از بروکسل درک شده است. همانطور که در گفتگوهای متعدد این نویسنده با مشاوران کنگره و مقامات سابق وزارت امور خارجه و خزانه داری ایالات متحده پیشنهاد شده است، هزینه های جانبی تحمیل شده بر سیستم مالی بین المللی تحریم های آمریکا بر سوئیفت را بسیار بعید می کند. به این ترتیب، حس عمیق عدم همسویی بین آنچه آمریکایی ها می دانند و آنچه اروپایی ها از آن می ترسند، گیج کننده است.
اشتباه نکنید: این اختلاف مهم است. به گفته یکی از دیپلماتهای کلیدی اتحادیه اروپا که به شرط ناشناس ماندن با این نویسنده صحبت کرد، آنچه که در مورد تحریمهای آمریکا قابل توجه است این است که این تحریمها حتی نیازی به اجرا ندارند – به نظر میرسد که صرفاً احتمال گرفتار شدن در تیررس خزانهداری آمریکا وجود دارد. برای عقب نشینی کسب و کارها کافی باشد. کسبوکارها، در این معنا، اغلب بر اساس تصور کلی از ریسک عمل میکنند که منجر به رعایت بیش از حد میشود. برای پاسخ معتبر به چنین تحرکات زودهنگام بخش خصوصی، دولت های اروپایی و اتحادیه اروپا نیاز به موضع گیری و سیگنال دهی محکم تری دارند. در این مورد، SWIFT موردی است.
> نیاز به پاسخ محکم
با توجه به ابزارهای تنبیهی در اختیار واشنگتن و سیگنال صریح دولت ترامپ مبنی بر آمادگی برای استفاده از آنها علیه متحدان خود، پاسخ قاطعانه اروپا ضروری است.
اتحادیه اروپا با احیای قانون مسدودکننده، این سیگنال روشن را ارسال می کند که اصولاً مشروعیت تحریم های ثانویه ایالات متحده را نمی پذیرد. اما برای غلبه بر کمبودهای خود و ایجاد پیشرفت عملی در جهت حفاظت از حاکمیت اقتصادی اروپا، مقررات مسدودسازی باید با تمایل به برجسته کردن هزینه های ایالات متحده ناشی از سیاست تحریمی بی پروا در قبال ایران همراه شود.
موضع قوی تر، اهرم اروپا را در مراوداتش با واشنگتن تقویت می کند، سیگنال های معتبری مبنی بر تعهد به بخش خصوصی ارسال می کند و ستون فقرات ساختاری قوی تر برای تبادلات اقتصادی پایدار با ایران را تشکیل می دهد.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در اوایل ماه جاری تاکید کرد که اروپا در حال «دست کم گرفتن» قدرت خود، از جمله توانایی خود برای ارتقای ثبات در خاورمیانه است. دفاع قوی اروپایی از سوئیفت اولین قدم خوبی برای اثبات اشتباه او خواهد بود.
منبع: Financial Turbine