OP-ED: چالش هایی در ایجاد بخش انطباق مؤثر در بانک های ایران
بر اساس دستورالعمل CBI که در Financial Tribune در ۲۲ اکتبر گزارش شد، بانک ها و مؤسسات مالی موظف به ایجاد یک بخش انطباق مستقل هستند. اگرچه این اقدام از سوی سیاستگذاران قابل ستایش است، اما نمی توان از این واقعیت غافل شد که ایجاد یک تابع انطباق مستقل، فرآیندی پیچیده و پیچیده است و نیازمند مدیریت متعهد، مصمم و مترقی است تا با ابزارها و ابزارهای لازم چنین پروژه ای را آغاز کند. برای اطمینان از موفقیت تجربه گذشته از راهاندازی عملکردهای انطباق در اروپا و ایالات متحده یادآوری میکند که چالشهای عملی کلیدی در اجرای مؤثر این عملکرد بسیار متنوع هستند و نباید دست کم گرفته شوند.
اول از همه از دیدگاه سرمایه انسانی ، در دسترس بودن متخصصان با تجربه سازگار بسیار محدود است. و همچنین داشتن صلاحیت های لازم ، متخصصان انطباق باید دارای تجربه کاری و دانش لازم باشند. این امر به ویژه در سطح مدیریت و بالاتر از اهمیت زیادی برخوردار است.
عملکرد انطباق باید در سطح کلاس جهانی با استحکام و کنترلهای کافی طراحی، ساخته و اجرا شود تا در برابر سختترین ممیزی انطباق و بررسیها و تأییدیههایی که باید توسط حسابرسان خارجی انجام شود مقاومت کند. عملکرد انطباق قوی باید یک مزیت متمایز باشد که شرکت را از رقبای خود متمایز می کند.
علاوه بر این ، عملکرد انطباق کلاس جهانی باید ویژگی های زیر را در بر بگیرد:
– مطابقت با الزامات قانونی، هم جهانی و هم محلی
– طراحی، ساخت و نصب سیستمها و کنترلهای کلیدی در خطوط تجاری پیرامون خطرات کلیدی AML، CTF و KYC.
– مدیریت و نظارت فعال ریسک
– دارا بودن چارچوبی برای شناسایی فعال ریسک های کلیدی در خطوط تجاری، از جمله سطح اهمیت آنها و طراحی فرآیندی برای نظارت و گزارش این ریسک ها.
• توسعه و مدیریت یک فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک قوی
• توسعه و اجرای استانداردهایی برای یک فرآیند مؤثر میانجیگری خطر (به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل علت ریشه ای و ردیابی عملکرد) برای اطمینان از رسیدگی به علل اساسی مسائل مربوط به انطباق به جای «درمان علائم»
• ایجاد استانداردهایی برای برنامه های آموزشی و مشوق های متناسب با واقعیت های هر نوع شغل یا محیط کاری
• تأیید مشتریان، معاملات و محصولات بر اساس قوانین از پیش تعریف شده مبتنی بر ریسک
• انجام یک ارزیابی منظم از وضعیت برنامه انطباق کلی و ایجاد معیارهای مناسب برای آزمایش عملکرد آن
• درک فرهنگ ریسک بانک و نقاط قوت آن و همچنین کاستی های احتمالی
• تنظیم برنامه ای برای آموزش مداوم برای اطمینان از اینکه همه کارکنان از نقش ها و مسئولیت های خود در زمینه انطباق آگاه هستند و با مقررات فعلی به روز می شوند.
از بخش انطباق انتظار می رود که تمام قوانین قابل اجرا را جمع آوری و درک کند و مهمتر از آن نحوه تأثیر هر یک از این مقررات بر خطوط کسب و کار را در قالب الزامات عملیاتی استاندارد ترجمه کند. طراحی مدل عملیاتی تابع انطباق به طور فزاینده ای مهم است. بنابراین، نیاز به تغییر از پوشش سیلویی و مبتنی بر واحد تجاری به مدلی دارد که در آن پوشش واحد تجاری با تخصص افقی حول حوزههای کلیدی انطباق ترکیب شده و کنترلهای انطباق کلیدی در مدل عملیاتی و رویههای مختلف طراحی و ساخته میشوند. بخش های موسسه مالی این نیاز به درک عمیقی از خطوط تجاری و همچنین قوانین و مقررات مطابقت دارد.
به جای شناسایی همه ریسکها و همه کنترلهای کاهشدهنده که مستلزم زمان و تلاش قابل توجهی هستند و میتوانند به طور بالقوه حفاری را به موضوعاتی که واقعاً مهم هستند کاهش دهند، رویکرد مبتنی بر ریسک این است که مشخص کند چه ریسکهایی برای یک فرآیند تجاری خاص اعمال میشود و دقیقاً در کجاست. فرآیندی که اتفاق میافتند (معروف به “تحلیل نقطه شکست”). با اطلاع از نقاط شکست فرآیند شناسایی شده، شاخصهای ریسک کلیدی (KRIs) میتوانند طراحی شوند که مستقیماً میزان مواجهه با ریسک باقیمانده را اندازهگیری کنند. این رویکرد منجر به سیستم بسیار کارآمدتر با موارد کمتر برای آزمایش و بینش بسیار قوی تر در مورد مسائل کلیدی می شود. علاوه بر این، پایه واقعی واقعی را برای هدایت و تسریع فرآیند اصلاح و تخصیص منابع فراهم میکند.
ریسکهای انطباق توسط همان عوامل زمینهای که سایر ریسکهای بانکی را هدایت میکنند، هدایت میشوند، اما در صورت پیامدهای نامطلوب (به عنوان مثال، اقدامات نظارتی که میتواند منجر به محدودیت فعالیتهای تجاری و جریمههای کلان شود)، ریسک آنها بیشتر است. بنابراین، مناسب است که یک چارچوب انطباق مدرن باید به طور کامل با دیدگاه ریسک عملیاتی بانک از جهان ادغام شود.
یکپارچه سازی مدیریت این خطرات مزایای ملموسی را ارائه می دهد. اولاً، اطمینان حاصل میکند که شرکت یک دید واقعاً جامع از مجموعه ریسکها و مشاهده هرگونه مسائل سیستمی (مثلاً محصول متقابل، فرآیند متقابل) دارد و هیچ ریسک مهمی بدون توجه باقی نمیماند. دوم، بار را بر روی کسب و کار کاهش می دهد (به عنوان مثال، عدم ارزیابی ریسک تکراری و فعالیت های اصلاحی) و همچنین عملکردهای کنترلی (به عنوان مثال، عدم گزارش جداگانه یا تکراری، آموزش و فعالیت های ارتباطی). سوم، تخصیص مبتنی بر ریسک منابع سازمانی و اقدامات مدیریتی در زمینه اصلاح ریسک و سرمایه گذاری در کنترل های بین بخشی را تسهیل می کند.
واضح است که تبعیت از مقررات بانک ها را به طرق مختلف و چالش برانگیز تحت تاثیر قرار داده است، هزینه خدمات را افزایش می دهد و گاهی اوقات ارائه تجربیات عالی به مشتریان را دشوارتر می کند. با این حال، با تکامل محیط نظارتی، فرصت بزرگی برای عملکرد انطباق وجود دارد تا با اعمال تغییرات هدفمند در مدل عملیاتی و فرآیندهای خود، جلوتر از منحنی پیش رود و در نتیجه کیفیت بهتری از نظارت را ارائه دهد و در عین حال کارایی آن را افزایش دهد. بانکهایی که با موفقیت این تغییر را انجام میدهند، در آینده قابل پیشبینی از یک منبع متمایز از مزیت رقابتی برخوردار میشوند، میتوانند خدمات بهتری ارائه دهند، هزینه ساختاری را کاهش دهند و بهطور قابلتوجهی ریسک عملیات خود را کاهش دهند.
منبع: Financial Turbine